آبساب: آجر تراش داده شده ای که با آجر دیگر در آب ساییده شده باشد.
آژند: ملات خمیری است که فاصله میان مصالح را پر کرده، قطعات مختلف را به هم می چسباند.(گلی باشد که بر روی خشت پهن کنند.)
آمود: آرایشی که پس از پایانکار ساختمان بر آن بیفزایند.تزئین الحاقی، نماسازی سنگی، آجری، کاشیکاری و گچ بری.
آهیانه: به معنی جمجمه- در گنبدهای دو پوسته، پوسته زیرین را می گویند.
آسمانه: سقف.
ازاره: بخشی از دیوار پایین است که معمولا برای استحکام بیشتر آمودی از سنگ و کاشی دارد.
اِسپر: دیوار جدا کننده- دیوارهایی که میان دو پایه باربر می سازند.بخشی از نمای ساختمان که در و پنجره نداشته باشد.
اشکوب: طبقه، سقف، هر مرتبه از پوشش خانه طبقه.
افراز: ارتفاع،بلندی، کرسی منبر.
انبسان: مخالفت،کنتراست.
ایدری: مصالحی که از محل برداشت می شود.
بستو: نوعی قوس بیضی شکل است که در ساخت گنبد استفاده می شود و نسبت فاصله کانونی به دهانه 4 به 3 است.
بیز: به معنای تاب است و در معماری نوعی قوس بیضی شکل است.
پاکار: جای که طاق شروع می شود.
پالار: تیر حمال یا چیزی که شاه تیر روی آن قرار می گیرد.
پادجفت: ناقرینه سازی
پرچفت: تضاد،تنوع، کاری که برای بر هم زدن قرینه و یکنواختی در ساختمان انجام می دهند.
پشت بند: دیوار یا طاقی که در پشت ساختمان یا دیوار می سازند.
پنام: عایق. دستمال و پارجه ای که موبدان در جلوی دهان خود می آویختند.
پناه: در خانه یا ساختمان قسمت رو به آفتاب را می گویند.
پیمون: اندازه و مقیاس.
پیلک: ستون باریک و کوچک.
تابش بند: تیغه های نازکی که جهت جلوگیری از تابش مستقیم آفتاب در جلوی اتاقها قرار گرفته است.
تویزه: دنده های اصلی پوشش طاق.لنگه، قالب و قوسی که با گچ و نی ساخته می شود.
جفت: قرینه سازی.
چپبله: پوشش سردرگاه.
چَفت: قوس.
چِفت: بست.
خوانچه پوشش: قطعات مختلف کاربندی که بین دو تویزه را می پوشاند.
خشیخان: هواکشهای روی پشت بام.
رخبام: پیش آمدگی لبه بام و جایی که نما سازی تمام می شود.
ساو: الگو گرفتن از نگاره های طبیعی و دگرگون کردن آنها به شکلهای ناب هندسی؛ در اصل ساییدن یا زدودن است.
سبویی: نوعی چَفت که از تقاطع دو بیضی بدست می آید.
فرسپ: شاه تیر.
کلیل: یک نوع قوس کم خیز ایرانی بدون تیزه.
لغاز: برجستگی عمودی کنار دیوارها.
ورگرد: راهرویی که پیرامون بنا می گردد.
معقلی: گره سازی مختلط کاشی و آجر. کاشی های رنگی و آجرها که زاویه آن تقریبا عمودی است.
نهاز: قسمتهای بیرون زده در پلان.
هِره: آجری که بصورت نره(عمودی) می گذارند، در خراسان خرند گفته می شود.
هرنو: سوراخ سقف.
هشتی: تنها جای که از محیط بسته خانه بیرون می آمده و ارتباط با خارج داشت.جهت ایجاد مکث،تقسیم و فضایی جهت انتظار.(هشت به معنی برجسته است.)
هشت و گیر: نوعی گره سازی تزئینی، برجسته و فرورفته.
هلوچین: تاب،سهمی،قوس نیم تخم مرغی(نیم بیضی) شکل،نوع معمول چَفت در شمال ایران.طاق باربر.
هور: طرح یا پروژه.
یزدی بند: نوعی آرایش در زیر پوشش.
سلام
متشکرم از راهنماییتون
خوشحال میشم از اطلاعاتتون استفاده کنم
موفق و پیروز باشید
خدانگهدار
ممنون
خیلی کمکم کرد
موفق باشید
با سپاس
سلام ، واقعا ممنون.
خیلی پیدا کردن معنی کلمات معماری سنتی ایران برام سخت بود .
خسته نباشید .
موفق باشید .
سلام؛خواهش میکنم.
باسلام و اذب خوشحال میشم معنی جان پناه را در معماری بدانم
سلام
در پشت بام ها و بالکن ها دیوار کوتاهی جهت جلوگیری از سقوط افراد ساخته میشه که به اون جان پناه گفته میشه.
سلام
رفرنس این مطلب از کجاست؟
بسیا سپاسگذارم
سلام
رفرنس خاصی نداره، از منابع مختلف گردآوری شدن
جناب آقای ناصر رایگانی
سلام
وقت بخیر
اینجانب مدتی است پیرامون لغات و اصطلاحات رایج در معمار شهر آجر دزفول تلاش می کنم .
متاسفانه آدرس مکتوب از آن سرور عزیز ندارم تا بصورت کتبی از آن عزیز درخواست خود را ابراز نمایم .
در هر حال آیا اجازه دارم با حفظ امانت داری نسبت به درج بعضی کلمات و تعاریف شما استفاده ببرم با قید نام مولف ( مشخصات حضرتعالی)
سلام وقت شما هم بخیر
این مطالب رو از منابع مختلف جمع آوری کردم و علاقمندان می توانند آزادانه ازش استفاده کنند.
هیچ وقت نمیخوایم بفهمیم ک معماری و اصطلاحاتشو نمیشه با چهارتا کلمه توضیح داده بقیه بفهمن نیاز ب تصویر دارههه تصویییرررررررررررررر
خیلی ممنون از کمکتون عالی بود