مقالات معماری و عمران

مقالات معماری و عمران

سلام.دوست عزیز به وبلاگ خودتان خوش آمدید.
مقالات معماری و عمران

مقالات معماری و عمران

سلام.دوست عزیز به وبلاگ خودتان خوش آمدید.

نگاهی گذرا به شهرستان میانه

نگاهی گذرا به شهرستان میانه


شهرستان میانه، در شمال غربی ایران و جنوب شرقی استان آذربایجان شرقی قرار گرفته و یکی از 19 شهرستان آن به شمار می رود. این شهرستان در محل تلاقی سه استان آذربایجان شرقی، زنجان و اردبیل قرار گرفته و 7 همسایه در اطراف خود دارد: سراب از شمال، بستان آباد از شمال غربی، هشترود از غرب، چاراویماق از جنوب غربی، زنجان از جنوب، خلخال از شرق و اردبیل از شمال شرقی این شهرستان را دربرگرفته اند. شهرستان میانه با 5580 کیلومتر مربع مساحت از مجموع مساحت45162 کیلومتر مربعی استان،  به عنوان پهناورترین شهرستان استان آذربایجان شرقی محسوب می شود که یک هشتم از خاک استان و یک سیصدم از خاک ایران را دربرگرفته است.


جغرافیای طبیعی شهرستان میانه


آب و هوا و پوشش گیاهی:

 شهرستان میانه به جز در دامنه‌های پست دره قزل اوزن، در قسمت میانی و جنوب شرقی که دارای اقلیم خشک و سرد است، همچنینی به جز ارتفاعات بالای ۱۸۰۰ متری بزقوش در شمال که دارای اقلیم ارتفاعات فوقانی می‌باشد، در سایر مناطق دارای اقلیم خشک سرد می‌باشد. متوسط بارش سالانه ۳۲۰ میلیمتر در نقاط کم ارتفاع جنوب شرقی و در بالای ارتفاعات بزگوش از ۳۹۳ تا ۶۰۰ میلیمتر متغیر است. متوسط دمای سالانه نیز در این شهرستان، ۳ الی ۵/۱۴ درجه سانتیگراد، در مناطق مختلف آن می‌باشد.

به طور کلی، مشخصات این شهرستان طبق گزارش سازمان برنامه و بودجه، به شرح زیر می‌باشد: - حداکثر درجه حرارت متوسط سالانه، ۷/۱۸ درجه سانتیگراد. - حداقل متوسط درجه حرارت سالانه، ۹/۴ درجه سانتیگراد. - حداقل میزان میزان رطوبت نسبی هوا، ۴۸ درصد - حداکثر میزان رطوبت نسبی هوا ۶۸ درصد. - از نظر پوشش گیاهی، دارای انواع و اقسام گیاهان خودرو می‌باشد که حدود ۴۰ رقم انواع گیاه را دربر می‌گیرد. از جملهکنگر وحشی، علف آبه،چچم یا چچن، بولاغ اوتی، کاکوتی، بومادران، مرضه کوهی، قازآیاغی، ترشک، اسپند، خاکشیر، ریواس، پونه، نعناع کوهی، درمنه و کاکوتی و ... می‌باشد

.

ارتفاعات مهم و پستی و بلندی ها: 

شهرستان میانه، در جنوب رشته کوه بزقوش قرار دارد. ارتفاع عمومی زمین در این شهرستان، از ۷۵۰ متر در منتهی الیه گوشه جنوب شرقی آن دره قزل اوزن تا ۳۳۰۰ متر در قلل رشته کوه برغوش متغیر است.

شیب عمومی زمین به جز در گوشه جنوب شرقی شهرستان، در کلیه نقاط آن به سمت مرکز ( شهر میانه) می‌باشد و در نهایت تمامی دامنه‌ها به قزل اوزن ختم می‌شوند. از نظر شکل زمین، قلل ۲۵۰۰ الی ۳۳۰۰ متری بزگوش و زمین‌های وسیع و کم شیب پایین آن در غرب دره گرمه چای ویژگی اصلی نیمه شمالی شهرستان را تشکیل می‌دهد. رشته کوه بزقوش، که در قسمت جنوب سبلان و در شمال میانه قرار گرفته و دره علیای تلخه رود از کوه‌های بزقوشمی‌باشد. امتداد این رشته کوه از مغرب به مشرق و به طول ۱۲۰ کیلومتر و ارتفاع آن در اطراف شرقی تا حدود ۳۸۰۰ متر، ولی در طرف غربی از ارتفاع آنکاسته می‌شود و در جنوب شهرستان سراب ۳۱۷۰ متر و در شیشک کوه در حدود ۲۴۵۰ متر ارتفاع دارد. رشته کوه بزقوش در جنوب شهرستان سراب و از خود میانه کاملاً نمایان است و دو درهدر طرفین بزقوش قرار گرفته که یکی آجی چای و جلگه سراب است که آن را از سبلان(ساوالان) جدا کرده و دیگر درقارانقوچای می‌باشد که از بین بزقوش و سهند جاری است.


منابع آبی: 

منابع آب‌های سطح الارضی و رودخانه‌های میانه و میزان آب دهی آن به شرح زیر است: ۱- رودخانه شهری چای یا شهر چایی، با ۱۳۰ میلیون مترمکعب ۲قرنقوچای با ۵۱۰ میلیون مترمکعب ۳- رودخانه آیدوغموش با ۱۵۰ میلیون متر مکعب ۴- رودخانه قزل اوزن با ۱۲۵۰ میلیون متر مکعب ۵گرمه چای (گرمرود) با ۳۰۰ میلیون متر مکعب

همه این رودخانه‌های از طریق قزل اوزن به دریای خزر وارد می‌شوند. علاوه بر این‌ها چندین رود کوچک دیگر از جمله رودخانه شیخ احمد ترکمان، صومعه،اشلق، قوری چای که از رشته کوه بزگوش سرچشمه گرفته و به رودخانه قزل اوزن می‌ریزند. تعداد چشمه‌های کوچک و بزرگ و در حدود ۲۹۶ رشته قنات، با عمق، طول و میزان آب نسبتا، کم در قسمت‌های مختلف شهر و روستا پراکنده هستند که بخشی از آب مورد نیاز شهرستان را تامین می‌نمایند.


تقسیمات کشوری

براساس آخرین تقسیمات کشوری دارای چهار بخش (مرکزی، ترکمانچای، کاغذکنان و کندوان)، 17 دهستان و 4 نقطه شهری به نام های میانه، ترکمانچای، آق‌کند و ترک می‌باشد. شهرستان میانه ۴۰۳ آبادی وجود دارد که ۵۰ آبادی خالی از سکنه می‌باشد.


جمعیت

در آخرین سرشماری سال 1385، جمیعیت شهرستان میانه در حدود 870،187 نفر بوده است.


جغرافیای تاریخی شهرستان میانه

پیشینه و سابقه تاریخی شهر ستان میانه به دهها سال قبل از میلاد مسیح باز می گرددو بعضی نوشته ها سابقه تاریخی میانه را تا 720 سال پیش از میلاد نیز نقل می کنند. وجود کتیبه های آشوری و اورارتویی در بعضی مناطق آذربایجان و کشف آثار باستانی و مجسمه های سفالین در شهرستان میانه ، قدمت تاریخی آن را به دوره های پیش از تشکیل دولت ماد می رساند.

در پی حفاریهایی که در سال 1352 شمسی در یکی از قریه های اطراف میانه به نام آرموداق انجام گرفت یک مجسمه سفالین مربوط به دوره ساسانیان کشف شد. این تندیس توسط رئیس اداره باستان شناسی وقت به موزه باستانشناسی تبریز منتقل گردید. در کتابهای تاریخی و سفرنامه های جهانگردان نام این شهرستان را میانج ثبت کرده اند. چون این شهرستان به نوشته برخی ، پیش از میلاد مسیح در خط مرزی دو سرزمین ماد و پارت قرار گرفته بود و هم اکنون نیز در وسط مراغه و تبریز قرار دارد و مانند زیاویه یک مثلث در میان آنها جای گرفته است و یا اینکه چون بین دو شهر زنجان و تبریز واقع گردیده این نام را انتخاب کرده اند.با این حال شهرستان میانه در قرنهای هفتم و هشتم هجری علاوه بر میانج نام دیگری چون " گرمرود " داشته و در برخی از کتابهای آن زمان برای شناسایی آن از هر دو نام ( گرمرود و میانه ) استفاده شده است.


آثار تاریخی و دیدنی شهرستان میانه

مسجد سنگی ترک: 

این مسجد در روستای قدیمی ترک، در ۲۹ کیلومتری شمال شرق میانه واقع شده، از آثار بسیار مهم آذربایجان است و از شگفتیهای منحصر به فردی برخوردار می‌باشد. شیوه معماری و مصالح ساختمانی که در آن به کار رفته‌است، باستان شناسان را به تحیر واداشته‌است و در عین حال تاریخ درخشان هنر معماری اسلامی را رد قرون گذشته به تماشای علاقمندان می‌گذارد. بنای مسجد و نمای بیرونی آن، همه یکپاچه از سنگ ساخته شده‌است. کنده کاری‌های باشکوه و کتیبه‌های زیبای آن که به خط زیبای نستعلیق تزیین شده، موضوع دیگری است که حکایت از دقت، نبوغ و ظریف کاری معماران مسلمان آن دوران دارد. همچنین محراب و ستون‌های این مسجد، به گونه‌ای زیبا و حیرت انگیز با سنگهای یکپارچه و قرمز، هر بیننده‌ای را به تحیر و تفکر وا می‌دارد. یکی از این ستونها که تفاوت اساسی با ستونهای دیگر دارد نشان می‌دهد که بعدها در هنگام تعمیر، بجای ستون اصلی به کار رفته‌است.

این مسجد ۱۰ قسمت متمایز دارد. ساختمان اصلی آن تماماً از سنگ بنا شده و شبستانهای آن بعدها با آجر ساخته شه و در ضلع جنوب غربی این مسجد آرامگاهی وجود دارد که منسوب به بانی یا معمار مسجد می‌باشد. در مورد بانی مسجد ترک و تاریخ بنای آن نظرهای مختلف وجود دارد. بعضی آن را به امام حسن نسبت می‌دهند. برخی دیگر زمان احداث آن را در قرن ششم می‌دانند و بعضی‌ها هم معتقدند که این مسجد در قرن هشتم و دوران حکومت خانان مغول به دست سلطان محمد خدابنده (اولجاتیو) بنا شده‌است. بر در و دیوارهای سنگی این مسجد تاریخ‌های ۱۰۱۶ و ۱۲۸۲ قمری به چشم می‌خورد که تنها نشان از تعمیر این مسجد در زمان شاه عباسی صفوی و ناصر الدینه شاه قاجار دارد. در کتیبه دیگری که بر روی سنگهای میان دو پنجره قرار دارد اسامی کارفرما، بانی، کنده کار و معمار یا بنای مسجد به ترتیب: حاجی مراد ترکی، عباس کربلایی، محمد صادق تبریز و عبدالوهاب مشاهده می‌شود.


قبر امامزاده محمد

این امامزاده در روستای کندوان، واقع در ۳۵ کیلومتری شهر میانه سر بر بالین خاک نهاده و با ساختمانی کوچک و ساده گلی و یک ضریح چبی، سفره نور و ایمان و محبت در قلوب مردم روستا و اطراف آن گسترانیده‌است. در میان اهالی منطقه، امامزاده اسماعیل، پسر این امامزاده شناخته می‌شود. همچنانکه محمد را نیز فرزند بلافصل امام صادق به شمار می‌آورند. بر اساس آمار اداره میراث فرهنگی و هنری شهرستان میانه، علاوه بر این دو ، امامزاده‌های دیگری در روستاهای برزلیق، صومعه، کلاله، شیخ طبق، حسن آباد، ترکمانچای، گاوینه رود، دمیرچی و چرور نیز به تازگی شناسایی شده ولی هنوز به مرحله ثبت نرسیده‌است. مزار امامزاده دیگری با همین نام یعنی امامزاده محمد در روستای چنار از توابع شهرستان میانه واقع است که بین مردم منطقه از جمله مناطق شناخته شده به شمار می‌رود.


قیز کورپوسی (پل دختر): 

این پل معروف در دامنه شرقی قافلانکوه و در فاصله ۲۰ کیلومتری شهر میانه، بر روی رودخانه قزل اوزون ساخته شده و دارای سه دهانه بزرگ و محکم با پاینه‌های استوار آجری است که بر روی آب برهای سنگی قرار گرفته‌است. در داخل پایه‌ها، اتاقهای کوچکی با زیبایی و ظرافت بنا گردیده‌است که کنجکاوی هر بیننده را بر می‌انگیزد. بر اساس مشاهدات سیاحان و شخصیتهای سیاسی و فرهنگی، در طی زمانهای مختلف از این اثر دیدن نموده‌اند، نوشته‌هایی به خط نسخ و نستعلیق و کوفی بر قسمت‌هایی از این پل وجود داشته که تاریخ تعمیر و نوسازی آن را نشان می‌داده‌است اما اثری که تاریخ احداث آ ن را نشان بدهد هنوز شناسایی نشده‌است.


قیز قالاسی (قلعه دختر):

 این قلعه در کتابهای تاریخ و سفرنامه‌ها، چنین توصیف شده‌است: این قلعه در ۲ کیلومتری شمال پل دختر (۱۸ کیلومتری جنوب میانه) بر روی صخره بزرگ و قلل تیز، در زمان حکومت شاه عباس صفوی، این قلعه محل تجمع و استراحت راهزنان و اشرار بوده که باعث ناامنی منطقه بودند. به دستور وی دیوارهای قلعه با پل دختر شباهت دارد، برخی تاریخ بنای آن دو بنا را نزدیک به هم (قرن ششم) ذکر می‌کنند ولی برخی دیگر از مورخان، ساختمان قلعه را به یکی از پادشاهان ساسانی (اردشیر دراز دست) نسبت می‌دهند.


قلعه نجفقلی خان: 

این قلعه بزرگ خاکی، در جنوب شرقی میانه ( جنب رودخانه شهر چایی) قرار گرفته‌است. در قسمت‌های شمالی و شمال شرقی آن بناهای مسکونی احداث شده‌است و سمت جنوبی و جنوب غربی آن را زمین‌های زراعی و باغات سرسبز احاطه نموده و ناحیه شمال غربی آن در بالای کوه‌های قافلانکوه واقع شده‌است. شکل عمومی آن کثیرالاضلاع غیرمنتظمی است که دره‌های عمیق و قله‌های تیز قافلانکوه را زیر پوشش خود قرار داده‌است. این بنا با آجر و سنگ ساخته شده و بلندی دیوار (باروی قلعه) اطراف آن به ۴ متر می‌رسد. این قلعه دارای یک دروازه و یک راه خروجی به ارتفاع سه متر می‌باشد که راه خروجی آن بیشتر به راه فرار شباهت دارد و به تخته سنگ‌ها و پرتگاه‌های خطرناک منتهی می‌گردد. قلعه دختر، ۱۶ یا ۲۴ برج دیده‌بانی مخروبه دارد که ۸ برج آن بر رودخانه قزل اوزن مشرف است. در میان قلعه، دو منبع آب به ابعاد ۱۵*۱۰ متر و ارتفاع ۱۰ متر وجود دارد که آب آن به وسیله برف و باران تامین می‌شده‌است. دو ضلع قلعه از صخره‌های طبیعی و یک ضلع آن از سنگ‌های تراشیده شده تشکیل یافته‌استعلاوه بر آن چاه‌های زیادی نیز در قسمت‌های مختلف قلعه وجود داشته که در مواقع حساس از آب آنها استفاده می‌شده‌است. گورستان قدیمی (خان جان آبادواقع شده که امروزه کاملاً متروک و به ساختمان تبدیل شده‌است. این تپه خاکی به دوره ساسانیان منسوب است و از عصر ظهور اسلام تا اواخر دوره قاجار، مورد استفاده بوده‌است. در بنای این قلعه، خشت‌های بزرگ به ابعاد ۴۰*۳۰ به کار رفته که در واقع تنها مصالح ساختمانی آن می‌باشد. با گذشت زمان و تحت تأثیر عوامل طبیعی و حفاری‌ها و خاکبرداری‌های پراکنده، قسمت‌هایی از این بنا تخریب و از بین رفته‌است. این تپه خاکی در سال ۱۳۵۴ مورد بازدید کارشناسان وزارت فرهنگ و هنر قرار گرفته و به عنوان اثر باستانی ملی به ثبت رسیده‌است.


کاروانسرای جمال آباد: 

این بنای تاریخی در کنار روستای جمال‌آباد، واقع در ۳۵ کیلومتری شهر میانه قرار دارد که در سال ۱۰۶۵ هجری قمری بنا شده‌است. (به نوشته شوالیه شارون نویسنده و جهانگرد معروف، این کاروانسرا در تاریخ ۷۳۳ هجری قمری بدست غیاث الدین محمد، وزیر سلطان ابوسعید، سلطان مغول ساخته شده‌است.) در سال ۱۲۳۴ ه.ق در هنگام بازدید (موریس دو کتز بوئه) از این اثر تاریخی گرچه حدود ۵۲۰ سال از بنای آن می‌گذشت، همچنان در نهایت زیبایی و استحکام بوده‌استهمچنین در سال ۱۱۱۲ ه.ق «جملی کارری» در نوشته‌های خود از وجود برج‌های هفتگانه و زیبای این بنا خبر داده‌است. این در حالی است که هم اکنون از این کاروانسرا به جز چند دیوار مخروبه باقی نمانده‌است.


بقعه و مناره امامزاده اسماعیل: 

بقعه با صفایی در قلب این شهر وجود دارد که به نام امامزاده اسماعیل، کمال الدین بن سید محمد بن امام جعفر صادق مشهور است. این بارگاه عشق که در ضلع جنوبی مسجد جامع شهر دامن محبت گسترانیده در سال ۹۲۳ ه.ق شناسایی و به ثبت رسیده‌است. مساحت بنای اولیه آن ۳۰ متر مربع و ارتفاع گنبدش حدود ۶ متر است که سطح خارج آن با کاشی‌های فیروزه‌ای رنگ تزیین می‌شده‌است ولی چندی پیش در پی تعمیر و نوسازی اساسی آن اکثر این خصوصیات از بین رفت و ساختمان آن از نو به طرز جالب و با سبک معماری پیشرفته و آمیخته با فرهنگ و هنر اسلامی تجدید بنا شد.


کشاورزی

شهرستان میانه، با توجه به موقعیت خاصی که دارد و به واسطه دادشتن رودخانه‌های پر آب، برای کشاورزی بسیار مناسب است. رودخانه‌هایی که در زمستان و بهار، در دره‌های عمیق جوشان و خروشان جاری می‌شوند. محصولات عمده کشاورزی این منطقه را گندم، جو و برنج تشکیل می‌دهدکشاورزان، بذر مورد نیاز خود را خودشان تهیه می‌کنند. همچنین مصرف یکساله خود را از کشت خود تامین می‌کنند و اگر مازاد مصرف داشته باشند برای فروش به بازار عرضه می‌کنند که در سال‌های اخیر خریدار عمده گندم آنان دولت بوده‌است.


صنعت

یکی از مهمترین صنایع و کارخانه‌های شهرستان میانه شرکت فولاد آذربایجان می‌باشد. همچنین شهرستان میانه دارای راه آهن میباشد که به شبکه راه آهن سراسری متصل استهمچنین این ایستگاه یکی از قطب های بسیار مهم راه آهن در سراسر کشور استچرا که متصل کننده شرق و جنوب ایران به غرب و همچنین غرب ایران به شرق و جنوب میباشد. میتوان گفت راه آهن این شهر جزو ایستگاه های مادر کشور ایران می با شد

نمای بی هویت ،شهر را بی هویت می کند

 نمای بی هویت ،شهر را بی هویت می کند

نمای هر ساختمان در شکل‌دهی به مجموعه شهری که در آن حضور دارد، موثر است. اگر به نمای یک ساختمان بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمان‌های شهر توجه شود، همگونی نمای شهری در مجموع از بین می‌رود. به نقل از پایگاه اطلاع رسانی شهرسازی و معماری، بررسی آماری نشان دهنده این موضوع است که در هر سال ۵۰ میلیون نفر به جمعیت شهر نشین کشورهای در حال توسعه اضافه می‌شود.
در ایران نیز شهر نشینی طی دهه‌های گذشته با شتاب فزاینده ای گسترش یافته و همچنان این روند ادامه دارد. رشد سریع جمعیت و گرایش مردم به شهر نشینی، تقاضای فزاینده‌ای را برای تهیه مسکن به دنبال داشته که این موضوع در پی خود مشکلات عدیده ای در زمینه توسعه شهری بوجود آورده است. ناتوانی در پاسخگویی مطلوب و مناسب به این مساله، وضعیت نا مطلوبی را به صورت بی مسکنی، بد مسکنی و تنگ مسکنی برای بسیاری از اقشار جامعه به همراه آورده است.
مسکن به عنوان یکی از نیازهای نخستین بشر، ابتدایی ترین سوالی بوده که انسان سعی در یافتن پاسخی مناسب و معقول برای آن بوده است، اما همیشه در برنامه ریزی‌های ملی به مسکن نه به عنوان محلی برای آسایش ساکنان در ابعاد عینی و ذهنی، بلکه به عنوان یک مشکل اقتصادی و فقط از این بعد بر خورد شده است.
سازندگان و تولیدکنندگان مسکن آزاد به‌دلیل اینکه به‌دنبال فروش سریع و بازگشت سرمایه خود هستند، سعی در هر چه بیشتر مطرح کردن خود در محله مسکونی و نمایشی متمایز از بنای خود دارند و به همین دلیل یکی از دلایل عمده ناهماهنگی نمای ساختمان‌ها در سطح شهر هستند.
در رابطه با مسکن تعاونی شرایط بدتری وجود دارد. به دلیل وضعیت مالی ضعیف سازندگان و اینکه ساکنان و مالکان به‌دنبال فروش ساختمان نیستند، بدون انجام عملیات پایانی نظیر نماسازی مورد استفاده قرار می گیرند و یا با کمترین هزینه و بدون طراحی نما، حجم و کالبد ساختمان رها می‌شود. البته در سال‌های اخیر در شهر تهران هیچ ساختمانی بدون نماسازی نبوده است، لیکن این مساله در شهرستان‌ها همچنان انجام می‌شود.
چگونه به موضوع نما در معماری بیندیشیم؟
نما در لغت نامه دهخدا به معنای صورت ظاهری هر چیزی، آنچه که در معرض دید و برابر چشم است، آنچه از بیرون سوی دیده می شود، منظره خارجی بنا و عمارت،‌ قسمت خارجی ساختمان و نماسازی، فن روسازی ساختمان و ساختن نمای عمارت است.
در سال‌های اخیر پس از مطرح شدن دوباره اهمیت فضاهای عمومی و ارزش زندگی شهری، نما اهمیت دوباره ای یافته است. نما در عمل درون ساختمان را از بیرون و فضای خصوصی را از فضای عمومی جدا می کند. نما حاکی از موقعیت فرهنگی سازندگان ساختمان است و نشانگر میزان نظم طرح ساختمان، امکانات و ذوق تزیین و خانه آرایی طراح و مالک است. یک نما به مثابه معرفی وضعیت ساکنان ساختمان در بین عموم است. نما در واقع صورت ساختمان و بهترین بیان حالتی است که فرد طراح یا مالک از خود در برابر بیرون دارد. نماهای داخل ساختمان بیشتر جنبه خصوصی دارند، لیکن نماهایی که به سمت کوچه و بافت شهر باز می‌شوند، جنبه عمومی تر دارند.
بنابراین وجوه پشت و جلوی ساختمان از یک طرف دارای نمود اجتماعی و از طرف دیگر نمود مشخص ساکنان خود است بنابراین نمای هر ساختمان باید هم با فضای عمومی همبستگی داشته باشد و هم بتواند حجم داخلی ساختمان را بیان نماید.
نمای هر ساختمان موثر در مجموعه شهری است که در آن حضور دارد و این تاثیر را در بدنه خیابان‌ها یا میدان‌ها که در آن قرار گرفته است می گذارد. اگر به نمای ساختمان واحدی، بدون در نظر گرفتن نمای دیگر ساختمانها فکر شود، همگونی نمای شهری در کلیت از بین می‌رود.
تناقض بین جنبه شهری و بیان فردی نما در صورتی می‌تواند از بین رود که ساختمان جزیی از شهر در نظر گرفته شود و ارتباطات آن با محیط اطراف چند جانبه باشد. نمای رو به کوچه و خیابان باید تابع عوامل همبستگی بین نماهای اطراف باشد. اما در عین حال بر اساس ترکیبی از اجزا مختلف بر حسب عملکرد، ابعاد و مصالحشان شخصیت خاص خود را دارد.
نما در واقع یک سطح صاف و تخت نیست بلکه آن سطح انتقالی بین فضای داخل و خارج است که با عقب نشستگی و پیش آمدگی، تراس و غیره با فضای داخل مسکن ارتباط پیدا می‌کند.
برای اینکه نمای ساختمان حریم خصوصی ساکنان خود را حفظ کند باید نسبت به خیابان بسته‌تر و محفوظتر باشد.
نمای ساختمان باید به‌دنبال خلق یک کلیت هماهنگ به‌وسیله تناسب خوب پنجره ها، بازشوهای در، سایبان و محدوده سقف‌ها،‌ سازه عمودی و افقی، مصالح، رنگ، عناصر تزیینی و... باشد. پنجره‌ها همواره با دیگر عناصر دیوار، ‌سطوح باز و بسته، تیره وروشن، صاف و ناهموار را بوجود می آورند. به علت تکرار دوره ای پنجره ها، در ساختمان‌های چند طبقه، نظم کاملی به چشم می‌خورد. اما گاه به‌علت افزایش نور در طبقات بالاتر کاهش داده می‌شود و این نظم آهنگ خود را از دست می‌دهد.
جداسازی عناصر افقی و عمودی تاثیر کلی در نما دارد. تناسبات عناصر ساختمان لازم است با کل ابعاد ساختمان مطابقت داشته باشد. برای مثال در ساختمان‌های کوتاه عریض، ابعاد عرضی غالب خواهد بود. در ساختمان‌های بلند عناصر باریک برتری خود رانشان می‌دهند. در و پنجره و نعل درگاه‌ها تاثیر خاصی در نما می‌گذارند. ناودان‌ها، سایه بانها، پیش آمدگی‌های سقف و بالکن‌ها ایجاد سایه های خاصی بر روی نما می‌کنند.
تفاوت سطح ها باید در نما مشخص باشد. برای مثال بین طبقه همکف، سایر طبقات و طبقه انتهایی باید یک تفاوت اساسی وجود داشته باشد. ترکیب کلی نما در واقع نظم در این تفاوت‌ها است.
عناصر اصلی نما مثل پنجره، در، سطوح و محدوده پایانی سقف و غیره در شکل، رنگ، و مصالحشان با یکدیگر اختلاف دارند. این عناصر معناهای متفاوتی دارند. مثلا نمی‌توان بالا و پایین پنجره و در را با هم هم‌ردیف کرد. اگر ارتفاع این بازشوها یکسان نباشد می توان از ضرایب مشترک و یا رنگهای یکسان استفاده نمود. نسبت‌های هندسی نقش تعیین کننده ای در هماهنگ سازی ظاهر نما دارند. می‌توان پنجره ها را در گروه‌های کوچکتر ترکیب شده که شکل مشخصی را ایجاد می‌کنند دسته بندی کرد. نماها می توانند از نظر مصالح نیز با یکدیگر متفاوت باشند.
مصالح نما در رنگ، شکل، زبری و خشنی نما تاثیر می گذارد. مصالح بومی نشان می‌دهد که نما مربوط به چه منطقه ای است.
ترکیب پنجره ها، ایوان‌ها، درها و به‌طور کلی بازشوها، همچنین بافت و جنس نما و کمپوزسیون آن در هر عصر متفاوت است و در عین حال در یک تداوم شهری تغییر می‌کند. طراح می‌تواند نما را به عالیترین حد ترکیب معماری برساند و یا آنرا تا حد یک سطح بدون طراحی و فکر رها کند.
در اعصار مختلف بازشوها به شکل مشابهی در سطح نما قرار می‌گیرند و تنوع در قرار گیری آنها تابع عوامل داخلی چون بزرگی ساختمان، عریض بودن آن و یا عوامل اقلیمی چون جهت قرارگیری و محل قرارگیری است. در پهنای دیوار نما تعبیه پنجره دو جداره، آفتاب‌شکن، سایبان و ... نقش تنظیم کننده شرایط آب و هوایی فضاهای داخلی را خواهد داشت.
در دیوارهای باریک معاصر این عمل با جلو و عقب آمدن ساختمان انجام می‌شود. یکی از عوامل ضروری درهویت نما تعیین محدوده نما است. نمایی می تواند در طرح خود موفق باشد که به این سوال‌ها پاسخ گوید. محدوده عمودی جانبی ساختمان کجاست؟ خط پایانی افقی ساختمانی چگونه است و مرز ساختمان در آسمان به چه شکل است؟ انتهای ساختمان چگونه به پایان می‌رسد؟ گوشه‌های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه ای دارد ارتباط نمای ساختمان فعلی با نمای همسایه چگونه به پایان می رسد؟ گوشه های ساختمان چه وضعی دارد؟ اگر ساختمان همسایه دارد ارتباط نمای همسایه چگونه است و اگر در فضا قطع می شود این ارتباط چگونه است.
محدوده های افقی ساختمان عبارتند از نقطه اتصال به آسمان ( محدوده پایانی ساختمان) نقطه اتصال به زمین (محل نشستن ساختمان بر زمین) و پوشش ساختمان مثل بام و شیروانی. محدوده پایانی ساختمان باید معنای اتمام ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان را با خود داشته باشد و طبقه همکف ساختمان باید مفهوم نشستن ساختمان بر زمین را برساند. طبقه همکف باید در محدوده قد افراد کشش لازم را بر عابر پیاده و بیننده ایجاد کند.
کنج یا گوشه نما در واقع محل برخورد دو نمای عمود بر هم است. کنج می‌تواند حالت عمود ۹۰ درجه، نیم دایره یا سه وجهی را داشته باشد و هر کدام می تواند تاثیرات متفاوتی را در نما بگذارد. در یک میدان یا چهارراه هماهنگی کنجهای ساختمان هایی که در چهار طرف آن قرار گرفته است می تواند در نمای شهری تاثیر زیبایی داشته باشد.
● نمای ساختمان خالق نمای شهری است :
نمای شهری از مجموعه نماهای مشرف به فضای عمومی به‌دست می آید. این نماها از جهتی همگن و از جهتی ناهمگن هستند. می‌توانند همگن باشند چون با استفاده از زبانی مشترک روی بدنه اجزا شهر اجرا می شوند و اما از آنجا که هر کدام از این فضاها به کمک این زبان، مقاصد و نیازهای خود را بیان می‌کند، ناهمگن هستند. در شهرهای ما زبان مشترکی بین نماها وجود ندارد. نه فرهنگ مشترکی برای بیان دارند، نه مصالح یکسانی به‌کار گرفته اند و نه سبک مشخصی را دنبال می‌کنند.
در واقع هر یک از نماها در شهر نشانه وضعیت اقتصادی و اجتماعی سازنده و نحوه تفکر و نگرش او به مسایل مختلف است.
نمای شهری در واقع ترکیبی از اجزا متفاوت است که بر اساس اتفاقاتی که در خیابان‌ها ومعابر می‌افتد شکل می گیرد.
این اجزا در صورت رعایت مسایلی که پیش از این نیز به آن پرداخته شد می‌توانند با یکدیگر نقاط اشتراک جالبی داشته باشند که نمی توان وجود آنها را نفی کرد.
● عنُاصر پراهمیت درنما :
ورودی یکی از عناصر حایز اهمیت نما در ساختمان است که محل و اهمیت طراحی آن به شکل مستقیم نمایانگر نقش و عملکرد ساختمان است. در ورودی نشانه گذر از فضای عمومی خارجی به فضای خصوصی داخلی و یکی از مهم ترین عناصری است که می‌توان به عنوان نشانه ساختمان از آن نام برد.
لیکن به‌دلیل اهمیت اقتصادی که سطوح ساخته شده داخلی برای سازندگان دارند، اغلب ورودی‌ها به فضاهای کم اهمیتی تنزل یافته اند. سرمایه گذاران ساختمانی هم فقط به رعایت ضوابط ضروری طراحی ساختمان بسنده می‌کنند.
بیشترین مشکل زمانی است که ورودی وسایل نقلیه به حیاط پارکینگ با ورودی خود ساختمان یکی شود. در این حالت فرد وارد شونده به ساختمان فقط یک راه باریک کنار دیوار برایش باقی می‌ماند. گاه نیز ورودی یک ساختمان مسکونی بیش از حد پرتجمل است، به‌نحوی که عملکرد ساختمان را دگرگون می‌سازد. زمانی هم ورودی به یک بنای بزرگ تنها با روزنه‌ای امکان پذیر می‌شود. تناسب ورودی و حجم ساختمان می تواند نقش مهمی در توجیه عملکرد و شکل ساختمان داشته باشد.
از آنجا که طبقه همکف ساختمان قسمت اتصال به زمین یا کف پیاده رو است، به صورت قابل توجهی در معرض دید قرار می‌گیرد. طبقه همکف اهمیت ویژه ای در زندگی شهری دارد، به این علت که عابران پیاده این قسمت را به‌طور مستقیم می‌بینند. از این رو نمای این قسمت پر اهمیت است و مصالح مورد استفاده در این قسمت باید نسبت به بقیه ساختمان با دوامتر و مستحکم تر باشد تا عابر در نگاه به نمای ساختمان احساس ثبات کند. ساختمان‌هایی که طبقه همکف آنها عملکرد تجاری دارد، به‌دلیل تغییر دکوراسیون واحدهای تجاری دایما دستخوش دگرگونی می‌شوند. همین موضوع موجب می‌شود که ساختمان مذکور شخصیت ثابت خود را از دست داده و دارای نمای شناخته شده ثابتی نباشد.
تراس‌ها چشم اندازهای جدیدی نسبت به فضاهای بیرون برای ساختمان فراهم می‌آورند. بالکن‌ها نباید حالت موقت و ناپایداری که در بیننده تصور به‌راحتی جدا شدن از بدنه ساختمان القا شود را داشته باشند.
لبه بام حد و مرز ساختمان و آسمان است و از نظر بصری بام انتهای نماست. بام پوسته‌ای است که بر سر ساختمان قرار دارد. بنابراین لبه بام نمی‌‌تواند بدون تفاوت با دیگر قسمت ها در آسمان رها شود.
صورت ظاهر ساختمان و آنچه که در برابر دید عموم قرار دارد، در واقع پر اهمیت ترین قسمت ساختمان در برابر عابران و سایر افراد غیر استفاده کننده از ساختمان است. همان‌طور که عنوان شد نمای ساختمان‌ها، نمای شهری را ایجاد می کند، اما به‌دلیل ضعف قوانین موظف کننده طراح و سازنده در این ارتباط، نمای ساختمان در کمترین اهمیت قرار گرفته است.
در بسیاری از شهر های بزرگ جهان، ضوابط و مقررات ویژه‌ای در ارتباط با سیما و کالبد شهر وجود دارد و گروهی از برجسته‌ترین افراد با تخصص‌‌های مرتبط هنر زیبا سازی و زیبایی شناسی به کنترل طرح های بزرگ و کوچک معماری و شهری از نقطه نظر هماهنگی نمای بیرونی ساختمان‌ها و محیط شهری یعنی از جنبه های رنگ، حجم، مصالح مناسب، فضای پر و خالی نما، رعایت اصول هماهنگی و تناسبات و... می پردازند.
آنچه برای علاقه‌مندان به این موضوع نگران کننده است، پاسخگویی با شتاب به نیازی کاملا محسوس است. در این ساخت و ساز پر شتاب نیاز به بررسی طرح‌های ارایه شده توسط جمعی از صاحب نظران و مسوولان در مراکز تایید پروانه‌های ساختمانی ضروری به نظر می‌رسد. بررسی میدانی طرح ساختمانها با بناهای اطراف از لحاظ کیفیت طرح معماری، نمای ساختمان، تناسب حجم آن با ساختمان‌های اطراف، زیبایی طرح و مصا لح مورد استفاده و... نیز گامی موثر در بالا بردن کیفیت نماهای شهری است. با در نظر گرفتن موارد ذکر شده و القا آن توسط شهرداری هر شهر، می توان شاهد ارتقا کیفیت شهرها و زیباسازی نمای شهرها بود. 

منبع

شهر سازی و ترافیک

شهر سازی و ترافیک

 

در آغاز شهر سازی مدرن در ایران در طرح های شهری، مهندسی ترافیک به عنوان یکی از شاخه های مهم شهرسازی به لحاظ سهم معابر در کالبد شهر و نیاز به گسترش جمعیت شهرها و خصوصا تهران، با پدیده ی ظهور کلان شهرها در کشور عملا جمعیتی بیش از پیش بینی های طرح های جامع حصوصا در کلان شهر تهران را شاهد هستیم.

پیچیدگی ترافیک تهران روز به روز گوی سبقت را از تحقیقات و مطالعات کارشنانه و دستاوردهای آن رامی رباید و همواره جلوتر از راه حل های حرکت می کند. مدیران شهری در تکاپوی حل مساله، تدابیرو سیاست های گوناگونی اتخاذ می کنند که غالبا به صورت مسکن های مقطعی، مدت زمانی بیماریرا التیام می بخشد. معضل ترافیک تهران اگرچه ویژگی های خاص خود را داراست، لیکن در کلیت عام خود جدا از مسائل و ویژگی های ترافیک در دیگر کلان شهرها ی جهان و خصوصا جهان سوم نیست.استفاده از تجربیات موفق دیگر کشورها در زمینه ی ترافیک می تواند ریسک های ناشی از آزمون وخطای شیوه های مختلف را به حداقل کاهش دهدبهبود شبکه حمل و نقل عمومی   مدیران شهری با مطالعات دقیق و دستیابی به بانک اطلاعاتی قوی و به روز از کمیت و کیفیت سفرهای  درون شهری و با توجه به الگوی انتخابی شهروندان برای سفرهای درون شهری که تابعی از زمان، هزینه و آسایش و راحتی سفر است باترسیم الگوی بهینه سفر سعی می کنند ترکیبی مطلوب از وسائل حمل و نقل را در تناسب با معابر شهری و تقاضای سفر به کار گیرند.احداث، گسترش یا تعریض و اصلاح معابراحداث خیابان ها و اتوبان های جدید شهری غالبا در افق طرح های ساختاری بلندمدت و میان مدت در امتداد رشد جمعیت و نیازهای ارتباطی گسترده جامعه ی شهری پیش بینی می شود و به موازات تحقق پیش بینی طرح های بالا دست در بعضی محورهای تردد که به سبب فراتر رفتن نیازها از پیش بینی ها، معابر شهر پاسخگوی مناسبی نیست. اقداماتی از قبیل گسترش، تعریض یا اصلاح معابر با تاکید بر حفظ هویت، منظر و در کل حفظ هماهنگی و توازن در ساختار منطقه ی شهری و مناطق مجاور انجام می پذیرد.

محدود کردن استفاده از اتومبیل هادر مقاطعی مدیریت شهر جهت روان کردن ترافیک مراکز عمده ی شهری، طرح های ویژه ای در معابرشهر را طراحی می کند که از جمله می توان طرح های محدوده ممنوعه در مراکز پرترافیک شهر و نوبت بندی اتومبیل ها برای ورود به شهر بر اساس شماره پلاک یا پرداخت حق استفادهاز بزرگراه ها و خیابان های پرتراکم را نام برد.

تغییر یا اصلاح قوانین کاربری اراضیاصولا در طرح های نوین شهری الگوی کاربری اراضی متناسب با شبکه حمل و نقل عمومی و در ارتباط با آن پیش بینی می شود. در خصوص ساماندهی کاربری های موجود شهری با هدف مدیریت تقاضای حمل و نقل درون شهری و کاهش سفرها، شیوه هایی چون عدم تمرکز خدمات و چند قطبی کردن مراکز عمده ی خدماتی شهر، انعطاف ساعت کار و...به کار می رودکنترل( محدودیت) مالکیت خودرومدیریت کارآمد، تقاضای سفر از طریق مدیریت، مالکیت وسایل نقلیه و استفاده از آن از جمله سیاست های شهرهایی است که عمدتا به سبب مالکیت کنترل نشده ی سواری های شخصی و استفاده  ازآنها دارای ترافیک سنگینی هستند. محدودیت مالکیت خودروها از طریق ابزارهای متنوع مالیاتی و دریافت مالیات های سنگین از دارندگان وسایل نقلیه ی شخصی و مالیات های تصاعدی سالانه راه ها  انجام می پذیرد و شامل مالیات استفاده از خودروی شخصی در ساعات کاری هفته و نیز خیابان هایمرکزی شهر می شود.

البته باید توجه داشت که در کنار این راهبرد، سیاست های مدیریت شهر علاوه بر عرضه خدمات و حملو نقل عمومی با کیفیت مناسب و راحت، اطلاع رسانی قوی و شفاف از مسایل ترافیک و بیان ضرورتاتخاذ سیاست فوق در جهت کنترل ترافیک و راحتی شهروندان است.

روستا در ایران

 

روستا در ایران

به طور کلی آبادیهای کشور ما از چند دیدگاه قابل بررسی است که از آن جمله به موارد زیر اشاره می شود .

- روستاها از نظر تعداد جمعیت ، تفاوت های فاحشی با هم دارند ، به نحوی که در بعضی از آنها بین 2000 تا 5000 نفر و در تعداد زیادی از آنها تا حدی کمتر از 500 نفر و به طور عمده کمتر از 250 نفر ساکن وجود دارد .

- شمار زیادی از روستاهای کشور ما از نظر موقعیت مکانی , شرایط استقرار و پراکندگی با یکدیگر متفاوت است . بسیاری از آنها در جوار هم و بعضی در فاصله ای دور از هم قرار گرفته است . بسیاری از آنها در مسیر راههای ارتباطی و خیل دیگری اصولا راه ارتباطی ندارد . بعضی از آنها در نواحی دشتی و برخی دیگر در نواحی کویری یا کوهستانی قرار دارد .

- از نظر شرایط آب و هوایی و خصوصیات طبیعی نیز روستاها با یکدیگر متفاوت اند . گروههای عمده ای در جوار منابع آب و برخی با کمبود آن روبرو می باشد .

- روستاها و بویژه آنهایی که دارای جمعیت کمتر از 500 نفر می باشند ، از نظر امکانات دارای کمبودهایی می باشند .

- بیشتر روستائیان به صورت سنتی و به دور از پیشرفتهای فنی کشاورزی و دامداری به کار خود ادامه می دهند . از این رو منابع مالی و معیشتی و سطوح درآمدی کافی در اختیار ندارند . این خود از جمله مهمترین عوامل مهاجر برانگیز روستایی می باشد .

 

روستا های ایران

به طور کلی آبادیهای کشور ما از چند دیدگاه قابل بررسی است که از آن جمله به موارد زیر اشاره می شود .

- روستاها از نظر تعداد جمعیت ، تفاوت های فاحشی با هم دارند ، به نحوی که در بعضی از آنها بین 2000 تا 5000 نفر و در تعداد زیادی از آنها تا حدی کمتر از 500 نفر و به طور عمده کمتر از 250 نفر ساکن وجود دارد .

- شمار زیادی از روستاهای کشور ما از نظر موقعیت مکانی , شرایط استقرار و پراکندگی با یکدیگر متفاوت است . بسیاری از آنها در جوار هم و بعضی در فاصله ای دور از هم قرار گرفته است . بسیاری از آنها در مسیر راههای ارتباطی و خیل دیگری اصولا راه ارتباطی ندارد . بعضی از آنها در نواحی دشتی و برخی دیگر در نواحی کویری یا کوهستانی قرار دارد .

- از نظر شرایط آب و هوایی و خصوصیات طبیعی نیز روستاها با یکدیگر متفاوت اند . گروههای عمده ای در جوار منابع آب و برخی با کمبود آن روبرو می باشد .

- روستاها و بویژه آنهایی که دارای جمعیت کمتر از 500 نفر می باشند ، از نظر امکانات دارای کمبودهایی می باشند .

- بیشتر روستائیان به صورت سنتی و به دور از پیشرفتهای فنی کشاورزی و دامداری به کار خود ادامه می دهند . از این رو منابع مالی و معیشتی و سطوح درآمدی کافی در اختیار ندارند . این خود از جمله مهمترین عوامل مهاجر برانگیز روستایی می باشد .

- بخش عمده ای از ساختمان های روستایی کشور فرسوده شده و قسمتی نیز در دوران جدید ساخته شده است . مجموع آنها در مواجهه با زلزله ، سیل و دیگر عوامل نامساعد طبیعی قابلیت مناسبی نداشته و از این رو به نسبت نقاط شهری در معرض صدمات جانی و مالی بیشتری قرار دارند .

- ترویج بهداشت و توسعه تاسیسات درمانی در این روستاها توسعه چندانی ندارد . از این رو روستائیان به طور عمده در معرض بسیاری از بیماری ها قرار دارند .

- محصولات عمده ی تولیدی روستاها از نظر بازاریابی ، بازار خوبی را در اختیار ندارد و بسیاری از محصولات تحت تاثیر واسطه ها و سلف خرها با قیمت های ارزانی خریداری می شود و یا روی دست روستائیان می ماند .

- خیل عظیمی از روستائیان در اثر وجود عوامل جاذب شهری به سوی شهرها مهاجرت کرده اند . این مورد ضمن کاهش تولیدات کشاورزی و نیروی شاغل در این بخش ، روستائیان را به سوی فضاهای نامتجانس و غریبه ی شهری سوق داده و با انبوهی از مشکلات مانند مسکن ، کار و تامین نیازهای اولیه مواجه گردانیده است .

روستاهای کشور ما پس از طی یک دوره ی پر ملال ارباب و رعیتی و مالکیت مطلق العنان بر روستاها ، به طور عمده قوام و اساسی را که در طول قرنهای متمادی به طور عرفی دارا گردیده بود ، در اثر تغییر مدیریت روستایی ، رواج وسایط ارتباط جمعی ، و تغییرات جمعیتی و کالبدی ، به سویی نهاده است . در بعضی از آنها معیشت کشاورزی و دامداری ، جای خود را به مشاغل خدماتی داده است .

درمقابل مشکلات و مسائل زندگی در روستاها که شمه ای از آنها در بالا آمد و در اثر برنامه های مقطعی عمران شهری و منطقه ای که تاثیر بسیار مهمی را بر روستاها گذاشته ، روز به روز روستا نشینی در مقابل شهرنشینی عقب نشینی کرده است . بر این موارد باید تمرکز بیشتر جمعیت در نواحی شهری و آثار ناموزون ناشی از مهاجرت ها را افزود . در مقابل این مشکلات که علی الخصوص از دوران پس از اصلاحات ارضی و شروع به صنعتی شدن کشور نضج گرفته ، عمده ی برنامه های عمرانی کشور در زمینه ی توسعه اقتصادی و اجتماعی مراکز سکونتی نتایج زیر را به دست داده است :

- اجرای برنامه های اقتصادی و اجتماعی در نقاط پرجمعیت باعث دور افتادن نواحی روستایی به ویژه روستاهای دور افتاده شده است .

- تهیه طرحهای هادی و جامع و تفصیلی و ایجاد شهرکهای همجوار با شهرها به منظور حل معضلات زندگی شهری و اسکان جمعیت در آنها بوده و از اینرو تهیه طرحهای عمرانی در سطح بعضی از روستاها نتایج مطلوبی را به دست نداده است . بلکه در برخی موارد نتیجه معکوس داشته است .

- ایجاد بازارهای کار ناشی از صنعت در نقاط شهری و رواج مشاغل خدماتی و مبادله ای و غیر تولیدی ، عامل مشوقی در جذب جمعیت آماده به کار روستایی بوده است .

- استفاده ی شتابزده از بعضی از فنون عمرانی کشاورزی و دامداری مانند حفر چاههای عمیق یا تغییر مراتع به اراضی کشاورزی ، در کوتاه مدت دارای نتایج مفید و در بلندمدت دارای دست آوردهای منفی بوده است . به نحوی که امکان حیات یک مورد باعث ممانعت از ادامه ی حیات مورد دیگر شده است .

به عنوان مثال ارائه برخی از خدمات رفاهی در نقاط شهری جذب جمعیت روستایی را به دنبال داشته است و ایجاد یک مرکز صنعتی ، جمعیت شاغل در کشاورزی را به سوی خود سوق داده است .

- اگر چه تلاش در زمینه ی بهبود شرایط روستایی کشور بویژه در سالهای پس از انقلاب اسلامی در طیف گسترده ای مطرح شده و برنامه های عمرانی زیادی مانند برق رسانی ، آب رسانی ، تشکیل تعاونی ها راه سازی و بهبود منابع آب و طرحهای عمرانی دیگری در روستاها به مرحله انجام رسیده ، ولی در مقابل خود طیف بسیار گسترده ی توسعه شهری را با ایجاد مشاغل ، توسعه تاسیسات رفاهی ، بالا رفتن سطح درآمد و تنوع مشاغل ( در مقام مقایسه با روستا ) به همراه داشته و همین عوامل بر تشدید و تشتت مهاجرت های روستایی مهمترین اثر را گذارده است .

- تهیه طرحهای هادی روستایی با انجام برنامه های عمرانی و زیربنایی در نقاط شهری مترادف بوده و انجام مقدمات عمرانی در شهرها خود عامل مشوقی برای جذب جمعیت روستایی و به عبارتی عقب ماندن بیشتر نواحی روستایی از نواحی شهری گردیده است . در این مورد به تعداد طرحهای توسعه و عمران ، تفصیلی ، آماده سازی ، ایجاد شهرهای جدید از یک سو و توسعه مسکن سازی و رفع نیازمندی های جنبی آن ، عمران و آبادی و زیباسازی در شهرها و مقایسه آن ها با اقدامات عمرانی در روستاها اشاره می شود .

- فرهنگ روستانشینی با غنای تاریخی خود از دیدگاه مختلف توان مقاومت در مقابل آثار فرهنگ شهری را نداشته  است . روستا با توجه به موقعیت خود در حال از دست دادن سنتها و آداب و رسوم خود بوده است .

- از دیدگاه اقتصادی ، بر اساس عوامل مختلفی که به اجمال ذکر آنها رفت ، سطح درآمد خانوارهای روستایی با سطح هزینه ها و تورم های اقتصادی ، از هماهنگی لازم برخوردار نبوده است . به طور عمومی روستائیان توان مالی مناسب را نداشته و حتی برای تامین بعضی از مایحتاج غذایی نیازمند شهرها گردیده اند .

- بسیاری از عوامل دیگر را که بر پهنه زندگی در روستاها موثر واقع شده و آثاری را نیز به همراه داشته ، باید افزود . کاهش شدید جمعیت ایلی و عشیره ای و در نتیجه کاهش دامداری ، توسعه آثار کویر یا خشک شدن اراضی کشاورزی و باغی ناشی از مهاجرت به عنوان مثال آورده می شود .

در چند دهه گذشته برنامه ها و طرحهای بهسازی و عمرانی بسیاری در روستاها به مرحله اجرا در آمده است و موفقیتهایی را نیز در پی داشته است . مهمترین اقدام در زمینه ی نظارت بر آثار متقابل روستائیان زندگی شهری و روستائیان و توسعه ی تولیدات کشاورزی و دامی و در نتیجه افزایش سطح درآمد روستائیان ، ایجاد تاسیسات و تسهیلات رفاهی بوده است .

منابع :
1. با شهر و منطقه در ایران ، دکتر اسماعیل شیعه ، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران ، 1380